فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 6 مرداد 1403

شماره ١: ای آتش سودای تو خون کرده جگرها

ای آتـش سودای تـو خون کرده جگرهابـر بـاد شده در سر سودای تـو سرهادر گـلـشـن امـید بـه شـاخ شـجـر مـنگـلـها نـشـکـفـنـد و بـرآمـد نه ثـمـرهاای در سـر ع…

ای آتـش سودای تـو خون کرده جگرهابـر بـاد شده در سر سودای تـو سرها
در گـلـشـن امـید بـه شـاخ شـجـر مـنگـلـها نـشـکـفـنـد و بـرآمـد نه ثـمـرها
ای در سـر عشاق ز شور تـو شغب هاوی در دل زهــاد ز ســوز تـــو اثــرهــا
آلـوده بــه خـونـابــه هـجـر تــو روان هـاپـالـوده ز انـدیـشـه وصـل تـو جـگـرهـا
وی مــهــره امــیــد مــرا زخــم زمــانــهدر ششدر عشق تو فرو بسته گذرها
کردم خـطر و بـر سـر کوی تـو گذشتـمبـسـیار کند عاشق ازین گونه خـطرها
خاقانی از آنگه که خبر یافت ز عشقتاز بـیخـبـری او بـه جـهان رفت خـبـرها

گروه کتاب پایگاه خبری شاعر


منبع : درج