فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 6 مرداد 1403

شماره ١٩٤: آه در آن شمع منور چه بود

آه در آن شـمـع مـنـور چــه بــودکآتــش زد در دل و دل را ربـــودای زده انــدر دل مــن آتـــشــیسوختم ای دوست بـیا زود زودصورت دل صورت مخلوق نیستکـز رخ …

آه در آن شـمـع مـنـور چــه بــودکآتــش زد در دل و دل را ربـــود
ای زده انــدر دل مــن آتـــشــیسوختم ای دوست بـیا زود زود
صورت دل صورت مخلوق نیستکـز رخ دل حـسـن خـدا رو نمود
جـز شکرش نیست مرا چاره ایجـز لب او نیست مرا هیچ سود
یاد کـن آن را کـه یکی صـبـحـدماین دلم از زلف تـو بـندی گشود
جـان مـن اول کـه بــدیـدم تــو راجان من از جان تو چیزی شنود
چون دلم از چـشمه تـو آب خوردغرقه شد اندر تـو و سیلم ربـود

گروه کتاب پایگاه خبری شاعر


منبع : درج