فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 24 بهمن 1403

پایگاه خبری شاعر

شماره ١٩١: بیدار کن طرب را بر من بزن تو خود را

بـیدار کـن طـرب را بـر من بـزن تـو خـود راچـشـمی چـنین بـگردان کوری چـشم بـد راخـود را بـزن تـو بـر من اینست زنده کردنبـر مرده زن چـو عیسـی افسـون معـ…

بـیدار کـن طـرب را بـر من بـزن تـو خـود راچـشـمی چـنین بـگردان کوری چـشم بـد را
خـود را بـزن تـو بـر من اینست زنده کردنبـر مرده زن چـو عیسـی افسـون معـتـمد را
ای رویت از قـمر بـه آن رو بـه روی من نهتــا بــنـده دیـده بــاشــد صــد دولــت ابــد را
در واقـعـه بــدیـدم کـز قـنـد تـو چـشـیـدمبـا آن نشـان که گفتـی این بـوسـه نام زد را
جان فرشته بودی یا رب چه گشته بودیکـز چــهـره مـی نـمـودی لـم یـتــخـذ ولـد را
چـون دست تـو کشیدم صورت دگر ندیدمبـی هـوشـیی بـدیـدم گـم کـرده مـر خـرد را
جــام چــو نــار درده بـــی رحــم وار دردهتـا گـم شـوم نـدانـم خـود را و نـیـک و بــد را
این بـار جـام پـر کـن لـیکـن تـمام پـر کـنتـا چـشم سـیر گردد یک سـو نهد حـسـد را
درده مـــیـــی ز بــــالـــا در لـــا الـــه الـــاتــا روح الــه بــیـنــد ویـران کــنـد جــســد را
از قـالـب نـمـدوش رفـت آینه خـرد خـوشچندانک خواهی اکنون می زن تو این نمد را

گروه کتاب پایگاه خبری شاعر


منبع : درج