ای خـوشا رندی که رو در ساحـت می خـانه کردچــاره دور فــلــک از گــردش پــیـمــانـه کــردسـال هـا کـردم بـه صـافـی خـدمـت مـیـخـانـه راتـا مـی صـاف مـح…
ای خـوشا رندی که رو در ساحـت می خـانه کرد | چــاره دور فــلــک از گــردش پــیـمــانـه کــرد |
سـال هـا کـردم بـه صـافـی خـدمـت مـیـخـانـه را | تـا مـی صـاف مـحـبـت در وجـودم خـانه کـرد |
دانــه تــســبــیـح مــا را حــالــتــی هـرگــز نــداد | بـعـد از این در پـای خـم، انگور بـاید دانه کرد |
نــازم آن چــشــم ســیـه کــز یـک نـگــاه آشــنــا | مـردم آگـاه را از خــویـشــتــن بــیـگـانـه کـرد |
چشمه خورشید رویش چشم را بی تاب ساخت | حـلـقـه زنـجـیـر مـویش عـقـل را دیوانـه کـرد |
مـن کـه در افـسـون گـری افـسـانـه ام در روزگـار | نرگس افـسـون گر سـاقی مرا افـسـانه کرد |
دامــن آن گــنــج شــادی را نـیـاوردم بــه دســت | سیل غم بـیهوده یکسـر خـانه ای ویرانه کرد |
ســـر حـــق را بـــر ســر دار فــنــا کــرد آشــکــار | در طـلـب مـنصـور الـحـق همـت مـردانه کـرد |
آن چـه بـا جـان فروغی کرد حـسـن روی دوسـت | کی فروغی شمع با آتش به جان پروانه کرد |
گروه کتاب پایگاه خبری شاعر
منبع : درج
منبع : درج