ای بــاغ نـیـکــویـی گــل روی تــرا چــمــنگل در چمن دریده ز شوق تـو پـیرهنزنـده دلـســت مـرده عـشـق تــو در لـحــدجان پـرور است کشته تیغ تو در کفنمـا…
ای بــاغ نـیـکــویـی گــل روی تــرا چــمــن | گل در چمن دریده ز شوق تـو پـیرهن |
زنـده دلـســت مـرده عـشـق تــو در لـحــد | جان پـرور است کشته تیغ تو در کفن |
مـا بـی تـو همـچـو مـرغ بـدام انـدریم و تـو | در بـاغ می خرام چو طاوس در چـمن |
در زیـر پــایـت از عـرق روی خــوب خـویـش | نسرین گلاب ریختـه بـر بـرگ نستـرن |
خـوی بـر رخ تـو ای گـل از انـدام تـو خـجـل | گوی که قطرهای گلابـست بـر سمن |
خــوبـــان روزگــار بـــپــیــش تــو ای نــگــار | چون انجمند پـیش مه ای بـدر انجمن |
ریحـان چـو بـیخ خـود بـزمـین سـر فـرو بـرد | فردا که تـو بـنفشـه بـرآری ز یاسـمن |
گر بوسه یی از آن لب میگون رسد بسیف | مست از نشاط رقص کند روح در بدن |
وصـل مـن و تــو دیـر مـیـســر شـود ازآنـک | هرجـا تـو آمدی بـروم من ز خویشتـن |
گروه کتاب پایگاه خبری شاعر
منبع : درج
منبع : درج