فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 6 مرداد 1403

شماره ١٥: از خود برون نیامده دیوانه ام هنوز

از خــود بــرون نـیـامــده دیـوانـه ام هـنــوزمشـغـول خـاکـبـازی طـفـلـانه ام هنوزدرخـون خـود مـضـایقـه بـا تـیـغ مـی کـنـمخام است جـوش بـاده میخانه ا…

از خــود بــرون نـیـامــده دیـوانـه ام هـنــوزمشـغـول خـاکـبـازی طـفـلـانه ام هنوز
درخـون خـود مـضـایقـه بـا تـیـغ مـی کـنـمخام است جـوش بـاده میخانه ام هنوز
هرچـند عـمرهاسـت که بـیگانه ام ز عـقلدربـاغ عـشـق سـبـزه بـیگـانه ام هنوز
عمری است گر چه دور ز میخانه مانده امگـردد ز بـوی می سـر پـیمـانه ام هنوز
خـاکـسـتـرم بـه بـاد فـنا رفـت و شـمـعـهاخـون می کنند بـر سـر پـروانه ام هنوز
هـرچــنـد هـفـتــخــوان را شــکـســتــه امدر ششـدرسـت همت مردانه ام هنوز
بـاآن که خـوشـه ام ز ثـریا گذشـتـه اسـتآزروی غیرت است خجل، دانه ام هنوز
پـیری اگر چـه بـال وپـرم رابـهم شـکسـتدل می پرد به صحبـت طفلانه ام هنوز
صائب گذشتـه اسـت زسـرآب و می جـهدبـی اخـتـیار الـعـطـش از دانـه ام هنـوز

گروه کتاب پایگاه خبری شاعر


منبع : درج