ای عـاشـقـان ای عـاشـقـان امروز مـاییم و شـماافـتــاده در غـرقـابــه ای تــا خــود کـه دانـد آشـنـاگر سـیل عالم پـر شود هر موج چـون اشتـر شودمـرغـان آ…
ای عـاشـقـان ای عـاشـقـان امروز مـاییم و شـما | افـتــاده در غـرقـابــه ای تــا خــود کـه دانـد آشـنـا |
گر سـیل عالم پـر شود هر موج چـون اشتـر شود | مـرغـان آبــی را چـه غـم تــا غـم خـورد مـرغ هـوا |
مـا رخ ز شـکـر افـروخـتـه بـا موج و بـحـر آموخـتـه | زان سـان که ماهی را بـود دریا و طـوفان جـان فزا |
ای شـیخ مـا را فـوطـه ده وی آب ما را غـوطـه ده | ای مـوســی عـمـران بــیـا بــر آب دریـا زن عــصــا |
ایـن بـاد انـدر هـر سـری سـودای دیـگـر مـی پـزد | ســودای آن ســاقـی مـرا بــاقـی هـمـه آن شـمـا |
دیـروز مـسـتـان را بـه ره بـربـود آن سـاقـی کـلـه | امـروز مـی در مـی دهـد تــا بــرکــنـد از مــا قــبــا |
ای رشک ماه و مشتری بـا ما و پـنهان چون پـری | خوش خوش کشانم می بـری آخر نگویی تـا کجـا |
هر جا روی تو با منی ای هر دو چشم و روشنی | خواهی سوی مستیم کش خواهی ببر سوی فنا |
عالم چـو کوه طور دان ما همچـو موسـی طالبـان | هر دم تـجـلـی مـی رسـد بـرمی شـکـافـد کـوه را |
یک پـاره اخضر می شود یک پاره عبـهر می شود | یک پـاره گـوهر مـی شـود یک پـاره لـعـل و کـهربـا |
ای طــالــب دیـدار او بــنـگــر در ایـن کــهـســار او | ای که چه بـاد خورده ای ما مست گشتیم از صدا |
ای بـاغـبـان ای بـاغـبـان در ما چـه درپـیچـیده ای | گــر بــرده ایـم انـگــور تــو تــو بــرده ای انـبــان مـا |
گروه کتاب پایگاه خبری شاعر
منبع : درج
منبع : درج