ز جـان سـوخـتـه ام خـلق را حـذار کنیدکـه الـلـه الـله ز آتـش رخـان فـرار کـنیدکه آتـش رخـشـان خـاصـیت چـنین داردکـه هـر قـرار کـه داریـد بـی قـرار کـن…
ز جـان سـوخـتـه ام خـلق را حـذار کنید | کـه الـلـه الـله ز آتـش رخـان فـرار کـنید |
که آتـش رخـشـان خـاصـیت چـنین دارد | کـه هـر قـرار کـه داریـد بـی قـرار کـنـید |
دلـی کـه کـاهـل گـردد نـداش مـی آیـد | که زنده است سلیمان عشق کار کنید |
مبـاش کاهل کاین قافله روانه شدست | ز قـافــلـه بــمـمـانـیـد و زود بــار کـنـیـد |
چــهـارپــای طــبــایـع نـکـوبــد ایـن ره را | بـه تـرک خـاک و هواها و آب و نار کـنید |
غنیست چشم من از سرمه سپاهانی | ز خـاک تــبــریـز او را مـگـر نـثــار کـنـیـد |
بـزرگی از شه ارواح شمس تـبـریزسـت | وجـودهـا پـی ایـن کـبـریـا صـغـار کـنـیـد |
گروه کتاب پایگاه خبری شاعر
منبع : درج
منبع : درج