فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 6 مرداد 1403

شماره ١٣٦: شکارانداز صیادی که من هستم نظر بازش

شـکارانداز صـیادی که من هسـتـم نظر بـازشز گـیـرایـی نـریـزد خـون صـیـد از چـنـگـل بــازشبه صد بی تابی یوسف ز خلوت می دود بیروناگـر در خــانـه آیـیـنـه…

شـکارانداز صـیادی که من هسـتـم نظر بـازشز گـیـرایـی نـریـزد خـون صـیـد از چـنـگـل بــازش
به صد بی تابی یوسف ز خلوت می دود بیروناگـر در خــانـه آیـیـنـه گـردد عـکـس دمـســازش
ز راه آب چــون دزدان رودســرو چــمـن بــیـرونبه هر گلشن که گردد جلوه گر سرو سرافرازش
خــدا از آفــت نــزدیـکــی ایـن ره را نــگــه داردکـه مـن کـیـفـیـت انـجــام مـی یـابــم ز آغـازش
مشو نومید از لطفش بـه خواری ها که پـرتو رابه خاک ار افکند خورشید،بـا خود می برد بـازش
اگـر صـد بـار بـرخـیزد، همان بـر خـاک بـنشـیندبـه بـال دیگـران هـرکـس بـود چـون تـیر پـروازش
مـگـر مـژگـان گـیرایش عـنـان داری کـنـد، ورنـهنـگــه مـی لـغــزد از رخــســاره آیـیـنـه پــردازش
ســر ســودا نــدارد بــی نـیـازیـهـای او صــائبوگرنه می فـروشـم من دو عـالم رابـه یک نازش

گروه کتاب پایگاه خبری شاعر


منبع : درج