همان یوسف که مصر آمد به تنگ ازبس خریدارشبـه پـشـت کـار حـسـن اونـیـرزد روی بـازارشزبـس آب صـبـاحـت صـیقـلی کرده اسـت رویش رانگه صد جـای لغزد تـا گلی چ…
همان یوسف که مصر آمد به تنگ ازبس خریدارش | بـه پـشـت کـار حـسـن اونـیـرزد روی بـازارش |
زبـس آب صـبـاحـت صـیقـلی کرده اسـت رویش را | نگه صد جـای لغزد تـا گلی چـیند زرخـسارش |
چـه خـرم گلسـتـانی، خـوش بـلند اقبـال رویش را | کـه از مژگـان بـلبـل آبـی نوشـد خـار دیوارش |
دریـن مــزرع کــدامــیـن دانـه امــیـد افــشــانــم ؟ | که در خـاک فراموشی نسـازد سـبـز زنگارش |
هـر آن بـلـبـل کـه بـامـن دعـوی هـم نـالـگـی دارد | به خون او گواهی می دهد سرخی منقارش |
چــو از هـنـد دوات آیـد بــرون طــاوس کــلــک مـن | خورد صد مارپـیچ رشک، کبـک از طرز رفتارش |
چـو صـائب ایـن غـزل رابــربــیـاض دل رقـم مـی زد | قـلـم رانیشـکـر می کـرد شـیرینی گـفـتـارش |
گروه کتاب پایگاه خبری شاعر
منبع : درج
منبع : درج