فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 6 مرداد 1403

شماره ١١٨: برنمی آیم به تسکین دل خودکام خویش

بـرنـمـی آیم بـه تـسـکـین دل خـودکـام خـویشچـون فـلـک در بـیـقـراری دیـده ام آرام خـویـشموجه بی دست و پا رادایه ای چون بحر نیستفــارغــم از فـکـر آغــ…

بـرنـمـی آیم بـه تـسـکـین دل خـودکـام خـویشچـون فـلـک در بـیـقـراری دیـده ام آرام خـویـش
موجه بی دست و پا رادایه ای چون بحر نیستفــارغــم از فـکـر آغــاز و غــم انـجــام خــویـش
چـشـمـه امـیـد رانـتـوان بــه خـاک انـبــاشـتــنورنه می گشتم ز بی صیدی شکار دام خویش
شـکـرسـتـانی بـرای تـلخـکـامان گشـتـه اسـتغـفـلـت شـیـرین لـبـان ازلـذت دشـنـام خـویش
دردســر بــســیـار دارد دردمــنــدیـهــا کــه مــنسوختم چون لاله تـاپـرکردم ازخون جام خویش
حـرص بـرمن دردهای نسـیه راکـرده اسـت نقـدصبـح نا گردیده می افتـم بـه فکر شـام خـویش
گـرچـه مـطـلـب نـیسـت در پـیغـام دردآلـود مـنخجـلتـی دارم،که نتـوان گفت، از پـیغام خویش
شـرم یوسـف مـانـع رسـوایی یـعـقـوب مـاسـتچـشـم مـا درپــرده دارد جــامـه احـرام خـویـش
قــوت گــویـایـیـی تــا در زبــان خــامـه هـســتثـبـت کـن بـر صـفـحـه ایـام صـائب نـام خـویش

گروه کتاب پایگاه خبری شاعر


منبع : درج