فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 12 آذر 1403

پایگاه خبری شاعر

شقایق سرحدی – صدای عشق

صدای عشق
دلم آهسته میخندد ز دست دیده ی مجنون
و مینوشد شراب تلخ دوری که شده پر خون

نمی فهمم چرا باید بسوزد شمع احساسم
سر پروانه ی مستی که مچرخد شبی بیرون

صدای عشق تاوقتی که پایش در میان باشد
دلم رقصیده مانند غزلهای لب کارون

عجب آرامشی دارد هوای قبل طوفانها
ولی بعدش قیامت میشود با چهره ای محزون

اگر دیدی که دنیا باتو لج کرده فقط باید
صبوری کرد تا اوضاع دنیایت شود همگون

چه باید کرد رسم روزگارست و بلاهایش
ولی یاد خدا باشی، سرایت میشود گلگون!

شاعر شقایق سرحدی

بخش غزل | پایگاه  خبری شاعر


منبع: شعر نو