فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 19 شهریور 1403

شفای شه به دعا از خدا طلب کرده

خــدایـا شـاه مـا را صـحــت کـامـل کـرامـت کـنبـه غـیر از درد دین از دردها او را حـمایت کـنز نـبــض مـســتــقـیـم او بــود شـیـرازه عـالـم راجهان را م…

خــدایـا شـاه مـا را صـحــت کـامـل کـرامـت کـنبـه غـیر از درد دین از دردها او را حـمایت کـن
ز نـبــض مـســتــقـیـم او بــود شـیـرازه عـالـم راجهان را مستقیم از صحت آن پـاک طینت کن
بـه حـول و قوت خـود رفع کن ضـعـف مزاجـش رامبدل رنج آن جان بخش عالم را به صحت کن
گـرانـی بـیش ازین آن جـان عـالـم بـرنـمـی داردبـه جـان دوسـتـان درد و غـم او را حـوالت کن
اگـر چـه نـیـسـت لـایـق جــان مـا بــهـر نـثــار اونـثـار مـقـدم آن شـهـسـوار دیـن و دولـت کـن
بـه لـطـف خـویش بـردار انحـراف از طـبـع او یاربز شـمشـیر کـج او ملک را بـا اسـتـقـامت کن
دعـای صـحـبـت او می کـنند از جـان و دل عـالمدعـای خـلـق را در حـق او یـارب اجـابــت کـن
درین موسم که عدل از مهر عالمتاب شد میزانمزاجـش معـتـدل یارب بـه میزان عـدالـت کـن
ز نوبـت چون گزیری نیست فرمان بخش عالم راغم و تـشویش او را منحصر در پـنج نوبـت کن
ز نـور جــبــهـه او چــشــم عـالـم روشـنـی داردچـراغ عالمی روشن ازان خـورشید طلعت کن
نــدارد غــیــر ازیــن وردی زبــان خــامــه صــائبکه یارب شـاه ما را صـحـت کـامل کـرامت کن

گروه کتاب پایگاه خبری شاعر


منبع : درج