1- سهمی از او در نهاد ِ جمله مخلوقات اوست
سهمی از عشقی که در دنیا و مکنونات اوست
2- در نبات و در جماد و در حیات و در وجود
جان هر انسان و هر جایی که معلومات اوست
3- لطفی از او بهر موجودات و قصدی از ازل
حکمتی باشد که حُکمش رمز و مرموزات اوست
4- رمز ذات و فطرتی در بطن هر ریز و درشت
راز و یک رمزی درون ِ خیل ِ منظومات اوست
5- غیر از این انسان ، تمام ِ پیروان ِ راه عشق
عالِم از راه طبیعت ، رو به مکتوبات اوست
6- جمله در چرخش مرید ِ آن مراد و قانعند
مالک سهمی ز عشق و حد و محدودات اوست
7- اندر این محدوده ما ، دخل و تصرف میکنیم
میل خود جاری نمودن رسم و مرسومات اوست
8- مالک سهمی از آن عشقیم و حسّ ِ اختیار
غافلان هر سو به سوی میل و متروکات اوست
9- ماترک را جمع و یکجا وقت رفتن می نهیم
جان ما و جای ما در پیش ِ مقسومات اوست
10- هر کسی از سهم عشقش کوله بار ِ ره نمود
قسمت خود کرده قربت میل و مقدورات اوست
11- سهمی از عشقش که در دل پیش ماست
گشته یک سرمایه کارم کسب مفهومات اوست
12- رونقی دارم در این بازار و کارم سکه است
سود سهمم نقد و کارم ضرب مسکوکات اوست
13- مضربی اکنون به روی میز کار این دل است
ضاربش عشقی فراگیر است و دستورات اوست
14- سازشی با حق مردم کرده قالب می زنیم
نزد او حق را ندیدن جزء مردودات اوست
15- عدل او تقسیم عشق و سهمی از روح خداست
یاد او هر لحظه در دل بین ملزومات اوست
16- دوره ی عشق است و درسش داده معشوقم به ما
عاشق وحشی به حال ِ ثبت تعلیمات اوست
شاعر شجاع الدین شقاقی
بخش غزل | پایگاه خبری شاعر
منبع: شعر نو