فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 20 آذر 1403

پایگاه خبری شاعر

شاه بیت شعر من

پرستش مددی

من زنی را می شناسم بوی باور می دهد
آسمان یک تکه از برق نگاهش بوده است
صبح تا گل می کند ابیات من پی می برند
نور اصلن از تبار روی ماهش بوده است

من زنی را می شناسم در ردیف شعرهام
شاه بیت عشق را هر روز از بر می کند
بر خلاف کل مردم صاف تر از آسمان
هرچه می گویم صمیمی باز باور می کند

من زنی را می شناسم می نشیند پای ماه
روی اندام غزل دست نوازش می کشد
پای بغض ساده من از سر شب تا سحر
از گلویش یک رباعی آه سرکش می کشد

باغ سبز دامنش طعم شقایق می دهد
گلشن پیراهنش لبریز سوسن می شود
روی لبهای قشنگش سایه ی لبخند شوق
پشت پلکش از نفس هایم مزین می شود

من زنی را می شناسم بی غزل هم مادر است
اشک او وقت ” پرستش ” می نشیند در غزل
جمعه تا جمعه به لبخند نگاهش می رسد
تا مرا مانند لبخندش ببیند در غزل

گرچه حالا تو زنی را می شناسی مثل ماه
نور در چشمان او هر روز و شب لم می دهد
تو زنی را می شناسی ساده تر از آسمان
توی بیت آخرم هر شب عجب لم می دهد

پرستش مددی

۱۳۹۵.۰۶.۱۸

بخش چهار پاره | پایگاه  خبری شاعر


منبع: سایت شعر ایران