فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 28 بهمن 1403

پایگاه خبری شاعر

شانه های آفتاب

محمد جوکار

کاش میشد با صدای پای آب
رفت در رویای رقص یک شهاب

سوره های عشق را آغاز کرد
قد کشید با لمس آیه های ناب

کوچ کرد تا سرزمین عاشقی
در عبور دلپذیر از یک سراب

کاش در تکرار رقص لحظه ها
با دو چشم مست و جامی از شراب

سربلند از سرزمین واژه ها
بال بگشاییم مثل یک عقاب

کاش در پژواک نغمه های عشق
قهقه مستانه ی ساز و رباب

غرق در شور و نشاط و شادی و
پایکوبان ، دف زنان ، بی اضطراب

اشتیاق لمس خنده های ماه
چشم براه قاصدک ، پا در رکاب

در سکوت عاشقی تکرار کرد
داستان یوسف و تعبیر خواب

کاش با زیباترین شعر جهان
گیسوی مست و هزاران پیچ و تاب

شبنمی بر روی برگ گل شد و
مثل رقص یک حباب بر روی آب

بوسه زد بر ردپای غنچه ها
تکیه زد بر شانه های آفتاب

آتشی افکند بر ” یاس خیال”
مثل شمعی سوخت با یک انتخاب

م.ج. یاس خیال 1394.04.12

بخش غزل | پایگاه  خبری شاعر


منبع: سایت شعر ایران