آسمان ریخته در آبی رود طرح اندوه غروب دختری بر لب آب روی یک سنگ سپید زیر یک ابرکبود پای می شوید پاهای گل و لای اندود پای می شوید و می اندیشد کار کار د…
آسمان ریخته در آبی رود طرح اندوه غروب دختری بر لب آب روی یک سنگ سپید زیر یک ابرکبود پای می شوید پاهای گل و لای اندود پای می شوید و می اندیشد کار کار در شالی زار در دل رود کبود می دود سو سوی تک اختر شام و از آن پیکر تار که نشسته است بر آن سنگ سپید گیسوانی شده افشان بر آب نگهی گم شده در شالی زار
گروه کتاب پایگاه خبری شاعر
منبع : درج
منبع : درج