فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 21 آذر 1403

پایگاه خبری شاعر

شاخه ای در کوره راهم ، باغبانم می شوی؟

علی اکبر سلطانی

شاخه ای در کوره راهم ، باغبانم می شوی؟
دست دزدانی فرارم ، پاسبانم می شوی؟
گرچه دلگرمی نبودم ؛ در کنارت سالها !
توبه کردم ! نازنین ، آرام جانم می شوی؟
چون کویری تب زده ؛ چشمی به ابری منتظر
رقص بارانی زلال از آسمانم می شوی ؟
کاش می گفتی :درون سفره با افطار دل
تا ابد همسفره ای ،چون آب و نانم می شوی؟
یا شبیه قایقی ، بر روی امواجی رها
عرشه ای ؛ بی بادبانم ، بادبانم می شوی ؟
من که گفتم : بوی غربت می دهد تنهایی ام
آشنایم ، آشنای ؛ آشیانم می شوی ؟
روزگاری که شدی ، صیّاد آهوی دلم
“ضامن آهو ” ی قلب فرشچیانم می شوی؟

“دوستت دارم ” نوشتی روی گلبرگم ولی
باز هم رفتی ؛ نگفتی: بی خزانم می شوی؟!!

تقدیم به تو
و دیگر هیچ …

بخش غزل | پایگاه  خبری شاعر


منبع: سایت شعر ایران