باید که این پاییز را باور نماییم
پاییز غم انگیز را باور نماییم
آتش فتاده هر کجا در باغ و صحرا
این موج آتش خیز را باور نماییم
با داس گندم ریز چون گندم درو شد
این داس خرمن خیز را باور نماییم
از بس مترسک توی این صحرا زیاد است
بنشین و هی بر خیز را باور نماییم
صحرا سرش سرگرم دیدار از انار است
سرخی عالم خیز را باور نماییم
بر خیزد از هر دشت آوای کلاغان
تا رنگ رعب انگیز را باور نماییم
بلبل که روزی خواند و عمری در قفس شد
این حصر درد انگیز را باور نماییم
دردا که از حصری چنین چشمی نیاسود
تدبیر این چنگیز را باور نماییم
کی می گذارد عمر شب ،در برگ ریزان
تا صبح روح انگیز را باور نماییم
وکیلی شهر بابکی
پاییز غم انگیز را باور نماییم
آتش فتاده هر کجا در باغ و صحرا
این موج آتش خیز را باور نماییم
با داس گندم ریز چون گندم درو شد
این داس خرمن خیز را باور نماییم
از بس مترسک توی این صحرا زیاد است
بنشین و هی بر خیز را باور نماییم
صحرا سرش سرگرم دیدار از انار است
سرخی عالم خیز را باور نماییم
بر خیزد از هر دشت آوای کلاغان
تا رنگ رعب انگیز را باور نماییم
بلبل که روزی خواند و عمری در قفس شد
این حصر درد انگیز را باور نماییم
دردا که از حصری چنین چشمی نیاسود
تدبیر این چنگیز را باور نماییم
کی می گذارد عمر شب ،در برگ ریزان
تا صبح روح انگیز را باور نماییم
وکیلی شهر بابکی
شاعر سیید محمد علی وکیلی
بخش غزل | پایگاه خبری شاعر
منبع: شعر نو