فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 24 بهمن 1403

پایگاه خبری شاعر

سید مهدی حاجی میرصادقی – نام شعر

در کار عشقی بودم و جان آمده است اکنون
حسی که با او دارم آن آمیزش محزون

گر در پَر آغوش او آزاد خوابیدم
تقدیر عشقم مرگ بود، معشوقه‌ای مجنون

درد از تمام ذره‌هایم نور می‌گیرد
جوری، نخواهد چاره شد کنیاک و یا افیون

من روزه دارم، دائم الخمرم، قضا جویم
جانان من خوش می‌دهد موسی و هم شبون

روزی رسد رَخت لیاقت هر دو برگیرند
این تن به گور شهد گُل خوابد و یا در خون

آن چیست در اغمای تن‌هایی که می‌میرند
عدل خداوند است و از عدل شما افزون

#سید_مهدی_حاجی_میرصادقی

شاعر سید مهدی حاجی میرصادقی

بخش غزل | پایگاه  خبری شاعر


منبع: شعر نو