تو پاییزی و من شعر طلب کرده
بگو خورشید از کی بی تو تب کرده
نه من مهمان تو نه عشق در سردی
بگو با من کجا این قصه شب کرده
.
لبی از عشق بر کردم چو فریادی
بدان بی من غزل هم قهر و غب کرده
که شیرین گشته ام شوری ز شیدا من
که سیرم بی تو،نخلی بی رطب کرده
.
تو قندی که رها کردم ز شعری نو
فدای مهر شیرینت،کتب کرده
بخند و با غزل خوش باش از موجی
که موج از بحر تو ضمّ ادب کرده
.
تو سحر بسته ی من باش بی تکرار
که واگردد نگردد وصل و حب کرده
تو را از عشق بر کردن نه هر شعری
مثال قند جان چون لب به لب کرده
سیده مریم جعفری
شاعر سیده مریم جعفری
بخش غزل | پایگاه خبری شاعر
منبع: شعر نو