پاییز که خود لنگه ندارد
از شعر شبی بد که ندارد
از قصه ی خورشید ز مهتاب
آهي ز غم و برکه ندارد
باید بنویسم ز ره عشق
دامن مکشان بلکه ندارد
خاموش ز انتهای باران
قلبی ز حسد” من” که ندارد
بر باور اشتیاق از عشق
دیدم که زری تکّه ندارد
از عشق بگو ز قلب من ماه
دائم بسرا بس که ندارد
سیده مریم جعفری
شاعر سیده مریم جعفری
بخش غزل | پایگاه خبری شاعر
منبع: شعر نو