فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 5 بهمن 1403

پایگاه خبری شاعر

سیده مریم جعفری – شعر دل انگیز


من بودم و می بود و سحر بود و غزل نیز
گفتم که چه بهتر تو زدي شعر دل انگیز
حافظ به طربخانه ی جان گشت به مهمان
آری به تو گفتم که چرا زود تو برخیز
هر لحظه مگر شعر من و یار تمام است
نه صحبت این شعر شده مست شبان خیز
فردا اگر از صحبت و معنا غزلی شد
تو بر زن از این جام که شد شهره کمان تیز
حظ شب و شعرت اگر از عشق نبوده
پس ساغر من از چه بشد قصه غزل خیز
ای عشق!نه شاهی نه تو ماهی؟ که چه مستم؟
دريا ز غزل،غصه مزن،ماه!غزل ريز
سیده مریم جعفری
……………………………………………………
بخندد زخم ها در بستر جنگ
که آه آورد با آیینه هم سنگ
نه خود شاهم نه خود ماهم ولی تو
مرا بردی بسان یکدلی رنگ
سبويي را نشاندم بر کرانه
قسم بر آب و آیینه ز یک رنگ
خزر آیینه ی شعری قشنگ است
که راه ماه و ماهی شد ز دل تنگ
زیان آمد ز رزمی ای دل ای ماه!
که خواهی یا نخواهی شد بدان جنگ…
سیده مریم جعفری
…………………………………………………..

شاعر سیده مریم جعفری

بخش غزل | پایگاه  خبری شاعر


منبع: شعر نو