تو روح منى! عشق آزرده شد
طنين منى،عشق شرمنده شد
غزالي که از عشق یکبارگی
تمام تنش نافه آکنده شد
به وقتی قسم من تو را بر حضور
نوشتم که چون عشق یک دنده شد
بخوان صولت عشق را همنوا
که از سیرت عشق جان بنده شد
عزیزی به شعر شما سرنوشت
نوشتش غمین محو آینده شد
تو شعری! که با بوسه از نو شدن
تمام جهان از لبت خنده شد
کسی که ز ماهی ز ایهام عشق
ز شعرش شب انجمن زنده شد
ز بکری ز برکه نویسد دو ماه
یکی من یکی تو که ارزنده شد
خزر را ز موجی چونان شه سوار
بگردان ز عشقی که زیبنده شد
سیده مریم جعفری
……………………………………………
غم ، تشنه می برد آب
از آب تا به مضراب
غم ، خسته می رود عشق!
دیدار تا به محراب
فن،ضربه می ستاند
از شعله ای ز یک باب
من تشنه ی نسیمی
از عشق از أولي الباب
غم صفحه ي خطيري است
از شعر از جهانتاب
من كفر را يقينم
از بوسه اي تو درياب
از شعر ، آفرينم
سیده مریم جعفری
شاعر سیده مریم جعفری
بخش غزل | پایگاه خبری شاعر
منبع: شعر نو