ايستگاهت شده قطار من
دل نبردی مگر قرار من؟
آبی تو دو عشق کم دارد
از قضا شد دلی نثار من
.
صندلی ها که مفت می چرخند
آسمان هم شود شعار من
قطره قطره به اشک مستان تو
از لب من بخند يار من
کس میاندیشد از دلی چالاک
چون بگويد غزل خمار من
چهره چون شد پریش دلتنگی
تو مگو از دلی نزار من
چشم تو ساغري نوازان عشق
صحبت دانه ات انار من
از چه کردی به نظم مهماني
من که گفتم تویی بهار من
منبرت را شيوخ می خوانند
بس کن از شعر من مزار من
با که گویم تو را ز دلتنگی
شعر دل شد به اشتهار من
دست هایت غزل که می گویند
من نویسم تویی کنار من
سیده مریم جعفری
شاعر سیده مریم جعفری
بخش غزل | پایگاه خبری شاعر
منبع: شعر نو