ای آینه مهمان کن
ای آینه مهمان کن دل را به تغزل ها
از شعر به آیینی رفته است برین دل ها
قصر تو که مجنوني حرف است ز دل خونی
با عشق بباید راند شعری ز تفأل ها
این زمزمه کافی نیست از مهر تویی،آری
قسمی ز طلب مشکل در عشق ز مسأل ها
سیمای وجود یار از معرکه خالی نیست
بر ریسه مرو از من در بهت تغزل ها
سیده مریم جعفری
…………………………………………………………
قصه ی باد و باده
نه آبستن شد و نه زاده ای بود
نه فردا از هوس همزاده ای بود
به جنگی می سرودند از نمایش
که دردش از هوس شهزاده ای بود
بدان! ای مرد عابد در نمازی
که را از درد عاشق ساده ای بود
همین فریاد بر زادن ورا بس
که فردش از دو زوجی جاده ای بود
جهان بر کرد این سبک از غزل را
که در سر خامه ای را باده ای بود
سیده مریم جعفری
شاعر سیده مریم جعفری
بخش غزل | پایگاه خبری شاعر
منبع: شعر نو