فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 21 تیر 1404

پایگاه خبری شاعر

سیده سحررضایی – بانوی ایلی

حرفی نمانده بعدتو،گنجشک هاساکت شدند
یک شهر که تبدیل شد؛ به سرزمین لال ها…

اینجاکه اوضاع این نبود؛ازبخت بدعاشق شدیم
تورفتی و با رفتنت مجنون شدند این بیدها…

این جا دنا درحسرتت هرلحظه می سوزد در آه
آن جا کمی آن دور تر گیلان شده محو شما…

یاسوج هم بق کرده است همراه من این روزها
بیچاره ! درمانده ! دنا ؛ گم کرده ماهِ ایل را…

تو شاعر شعر منی ،تو مقصد آواز ها
دیدی که خانومم چه شد؟کزکرده انداین سازها

این جا بلوط پیرمان همسایه اش را باخته ست
هم بازی اش را برده اند؛شالی و شالیزار ها….

بانویِ ایلیِ شمال،دخترک بویر احمدی…
یک شهررادق داده ای با رفتنت این روز ها…

شاعر سیده سحررضایی

بخش غزل | پایگاه  خبری شاعر


منبع: شعر نو