آخر هفته و من باز پشیمان چه کنم؟
باغم دوری تو ای مَهِ تابان چه کنم؟
شد غروب وتو بخوان فاتحه ای بهردلم
بادل خون و غمین درپس زندان چه کنم ؟
من پراز دلهره ام ،بیم زفردای عبث
تو بگو باغم این جانِ پریشان چه کنم ؟
هرشبم پرشده ازاشکِ فراق و دلِ زار
آتشی را که زدی بر دل و برجان چه کنم؟
فاش گویم که هنوز عاشق دیدار توام
حال با قلب پریش و دلِ ویران چه کنم؟
وعده دادم به دلم وقت وصال منوتوست
بادروغی که به دل گفتم وطوفان چه کنم ؟
شاعر سکینه احمدوند
بخش غزل | پایگاه خبری شاعر
منبع: شعر نو