خدا لطفی بکن به من دوباره
ببین اشک چشام داره میباره
دل تنگم گرفته ازجدایی
مثل ابری که تو فصل بهاره
نزاردوباره غم رودل بشینه
دلمو پاک کن ازغبارکینه
تو تنها تکیه گاهمی ،پناهم
خداکاری بکن منو ببینه
دلم گرفته و بازبیقراره
برای دیدنش صبری نداره
بیا و دیدنش رو قسمتم کن
بزار آروم بشه دلم دوباره
دلم عاشقِ شده مانند لیلا
درونم شوق دیدارش مهیا
میخوام بغل کنم اونو دوباره
بهم نگید خجالت داره والا
آخه چند سالی منتظرم من
برای دیدنش دربدرم من
نگیدندید بدیده ،شده عاشق
زحال و روز اون بیخبرم من
دلم تنگ واسه نگاهِ زیباش
میمیرم برای حُرمِ نفسهاش
الهی من بمیرم تا بیادش
فدا بشه دلم برای چشماش
#س احمدوند
شاعر سکینه احمدوند
بخش غزل | پایگاه خبری شاعر
منبع: شعر نو