فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 24 تیر 1404

پایگاه خبری شاعر

سپهر صادق سمیعی – زیر باران

تلخ کردی ای عزیز این کام را با رفتنت
جمله از آغوش گفتی، پس چه بود آن گفتنت؟

زیر باران منتظر ماندم که می آیی، ولی
رفتی و باران بشست عطر خوش بوی تنت

شب فراق کوچه ها هر دم سراغ از من نمود
آن چه داند که مرا مانده به یاد بوسیدنت!

این چه جرمی و جزایست که شد تقدیر من
بی قراری می کنم، دست من است و دامنت

من نبودم این تنی، تنها میان تن جدا
خود نمودی من جدا از این و آن، با بودنت

ساکن شهر سکوتم این غزل خاموشی ست
خوش خیالی می کنم گاهی به یاد ماندنت

شاعر سپهر صادق سمیعی

بخش غزل | پایگاه  خبری شاعر


منبع: شعر نو