چه تقارنی چه سالی چه بهار گل عذاری
ز قدوم سبز زهرا که جهان شده بهاری
چه بجا گرفته زایشان به مقام روز مادر
که بهشت زیر پایش به سزای بردباری
شده موسم بهاران همه جا نشاط و باران
ز صفای ماداران بین به زمین بنفشه زاری
همگان به پای بوسش زجوان و پیر و کودک
بشود چه گل شکوفا ز شعف چو چشمه ساری
چو فضای خانه گلشن ز وجود مادران شد
به چمن به کوهساران به نوای هر هزاری
به تو که یگانه هستی ز صبوری و عطوفت
که شکوفه می نشید به صفای خانه داری
چو که قدر او عیان شد ثمرش که نوجوان شد
بروید و از وجودش به چشید عطر جاری
که زمان وفا ندارد ز سهیل هم گرفته
گهری که عشق اوبود که از اوست اعتباری
ز قدوم سبز زهرا که جهان شده بهاری
چه بجا گرفته زایشان به مقام روز مادر
که بهشت زیر پایش به سزای بردباری
شده موسم بهاران همه جا نشاط و باران
ز صفای ماداران بین به زمین بنفشه زاری
همگان به پای بوسش زجوان و پیر و کودک
بشود چه گل شکوفا ز شعف چو چشمه ساری
چو فضای خانه گلشن ز وجود مادران شد
به چمن به کوهساران به نوای هر هزاری
به تو که یگانه هستی ز صبوری و عطوفت
که شکوفه می نشید به صفای خانه داری
چو که قدر او عیان شد ثمرش که نوجوان شد
بروید و از وجودش به چشید عطر جاری
که زمان وفا ندارد ز سهیل هم گرفته
گهری که عشق اوبود که از اوست اعتباری
شاعر سيد محمد علي سهيلي
بخش غزل | پایگاه خبری شاعر
منبع: شعر نو