فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 28 دی 1403

پایگاه خبری شاعر

سهراب عرب زاده.سرگشته. – لیلا تویی لیلا تویی مجنون منم مجنون منم

لیلا تویی لیلا تویی مجنون منم مجنون منم

شیرین تویی شیرین تویی آن عاشقِ دلخون منم

دل برده ای از دست من،ای دلبرِ مه پیکرم

شیدای عشقت بی هوا اکنون منم اکنون منم

دیگر نمی آیی ولی من منتظر هستم هنوز

چون در پی ات تا انتهایِ عشق افلاتون منم

در قهوه خانهِ می روی تا دود و دم آن جا کنی

چون می کشی قلیان بیا ای عاشقِ توتون منم

دل بر توی مه رخ تویی سرکش تویی آهو تویی

آواره ات سرگشته ات با یک دلِ پر خون منم
سرگشته
……….. ……… …….
هر کجایی عدل باشد ما حمایت می کنیم

رای خود را با دو دستی ما عنایت می کنیم

شرطمان هم شهر آبادست و دیگر هیچ نیست

هرکه باشد سفت باشد ما قناعت می کنیم

مرد یا زن پیشمان فرقی ندارد جان من

گر تخطی هم کند بی شک شکایت می کنیم

خون دل خوردیم و شهرِ ما شکوفایی ندید

هم دگر را متهم بر بی کفایت می کنیم

کاش می آمد کسی از جنس سختی های ما

گر بیاید پا به پا با او رعایت می کنیم

از عمل کاری برآید وعده ها سر،خرمن است

قصه هایِ درد را با هم حکایت می کنیم

با تو هستم بار دیگر شهر من هشیار باش

هر کجایی عدل باشد ما حمایت می کنیم
سرگشته

شاعر سهراب عرب زاده.سرگشته.

بخش غزل | پایگاه  خبری شاعر


منبع: شعر نو