دیگر در انتظار که باشم ؟ زیرا مرا هوای کسی نیست روزی گرم هزار هوس بود امروز ، دیگرم هوسی نیست زندان من که زندگیم بود دیوارهای سخت و سیه داشت جا…
دیگر در انتظار که باشم ؟ زیرا مرا هوای کسی نیست روزی گرم هزار هوس بود امروز ، دیگرم هوسی نیست زندان من که زندگیم بود دیوارهای سخت و سیه داشت جان مرا به خیره تبه کرد عمر مرا به هرزه تبه داشت در من سرود گمشده ای بود کان را کسی نخواند و نپرداخت هرگز مرا چنان که منستم یک آفریده زین همه نشناخت بس درد داشتم که بگویم اما دلم نگفت و نهان کرد بیهوده بود هر چه سرودم با این سروده ها چه توان کرد ؟ دردا که کس نگفت و نپرسید کاخر چه بود و چیست گناهم گر سرنوشت من همه این بود نفرین به سرنوشت سیاهم ای مرگ ، ای سپیده دم دور براین شب ، سیاه فروتاب تنها در انتظار تو هستم بشتاب ، ای نیامده ، بشتاب
گروه کتاب پایگاه خبری شاعر
منبع : درج
منبع : درج