فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 13 مهر 1403

پایگاه خبری شاعر

سفرنامه

    سفرنامه
        سفرنامه های خیالی
        سفرنامه های واقعی
    سفر نامه نویسی در ایران
    یک سفر نامه

سفرنامه
سفرنامه، نوعی گزارش است که نویسنده در قالب آن مشاهدات خود را از اوضاع شهرها یا سرزمینهایی که بدان مسافرت کرده است شرح می دهد و اطلاعاتی از بناهای تاریخی، مساجد، کتابخانه ها، بازارها، بزرگان، آداب و رسوم ملی و مذهبی مردم، موقعیت جغرافیایی، جمعیت، آب و هوا، زبان اهالی، مناطقی که بازدید نموده است در اختیار خواننده می گذارد.

سفرنامه ها گنجینه ای از اطلاعات هستند که از طریق آنها گاه می توان به واقعیتهایی از وضع اجتماعی، سیاسی، اقتصادی ادواری از تاریخ مردم یا منطقه ای پی برد که دست یابی به آنها از طریق کتب تاریخی میسر نیست.

سفرنامه ها بسته به آن که مسافرت نویسنده از نوع سفرها و سیاحتهای معمول و گردش در آفاق و انفس باشد، یا سیری درونی و معنوی، به دو نوع ذیل تقسیم می شود:

سفرنامه های خیالی

این گونه از سفرنامه ها که اغلب به صورت قصه یا تمثیل بیان می شود، گزارشی از ذهنیات نویسنده است درباره امری باطنی و اعتقادی، نظیر آثاری چون کتاب اردا ویرافنامه، که موضوع آن سفر معنوی یا معراجی است که برای ارداویراف، مؤبد فرزانه زردشتی- معاصر اردشیر بابکان (224-241 م) پیش می آید و او ضمن این سیاحت روحانی، از جهنم و بهشت دیدار می کند و مشاهدات خود را بر اساس اعتقادات دین زردشت به رشته تحریر می کشد، مانند سیری که دانته ادیب نامور ایتالیایی (1265-132 م) در اثر معروف خود کمدی الهی به دوزخ و برزخ و بهشت دارد. یا سفرنامه های منظومی چون منطق الطیر فریدالدین عطارو مصباح الارواح شمس الدین محمد بردسیری کرمانی (قرن ششم هجری) که اولی قصه رمزی است از سفر پر رنج عارف سالک و گذشتن او از هفت شهر عشق، و دومی شرح مشاهدات و منازل سیر و سلوک را به وی نشان می دهد.

سیاحتنامه سه جلدی ابراهیم بیک، نوشته زین العابدین مراغه ای (1255-1328 ه، ق) که شرح سفر خیالی ابراهیم بیک فرزند یکی از تجار برزگ آذربایجان مقیم مصر می باشد. در این کتاب، ابراهیم بیک پس از مرگ پدر و به توصیه او همراه با له له اش یوسف عمو، به آرزوی زیارت مشهد مقدس، از بندر اسکندریه مصر به استامبول می رود و از راه باطوم، تفلیس، باکو، انزلی، ساری، مشهدسر، عشق آباد رهسپار مشهد می شود. او «در این خط سیر طولانی، آنچه را دیده و آنچه را به سرش آمده تفصیل می نگارد و به مناسبت همان واقعه و پیش آمد، اوضاع کلی مملکت را به باد انتقادی می گیرد و پس از پایان سرگذشت خود در هر شهر و محل، خلاصه ای زیر عنوان «این است اجمال سیاحت قزوین یا مراغه یا جاهای دیگر» از اوضاع و عادات و گرفتاریها و بدبختیهای آن جا ذکر می کند و تقریباً همه جا با این عبارت خاتمه می دهد که «مرده اند، ولی زنده وزنده اند ولی مرده…. این سیاحتنامه درواقع دائره المعارف جامع اوضاع ایران در اواخر قرن سیزدهم هجری است که با قلمی تند و بی پروا و بی گذشت تحریر شده است.»

ترجمه کتابهایی نظیر بیست هزار فرسنگ زیر دریا، دور دنیا در هشتاد روز، مسافرت به مرکز زمین، نوشته ژول ورن (Jules Verne) رمان نویس فرانسوی (1828-1905 م)از نوع سفرنامه های تخیلی علمی به شمارمی رود.

سفرنامه های واقعی

محتوای این نوع از سفرنامه ها، شرح مسافرتهایی است که واقعاً عملی شده است و نویسندگان خاطرات خود و رخدادهایی را که در جریان سفر عیناً دیده و شنیده و با آنها مواجه شده اند، به رشته تحریر درآورده اند. نظیر سفرنامه ناصر خسرو قبادیانی که شرح مسیر سفر دو هزار و دویست فرسنگی است از بلخ تا مصر، که از راه مرو و نیشابور و سمنان و ری و قزوین و آذربایجان و آسیای صغیر و شام و فلسطین و حجاز تا قاهره پایتخت مصر انجام می گیرد، همچنین مسیر برگشت اوست از این سفر که پس از آخرین زیارتش از خانه خدا در سال 442 هجری از راه طائف و یمن و لحساء و بصره و فارس و اصفهان به بلخ مراجعت می کند و جمعاً مدت هفت سال (از 437 تا 444 هجری) طول می کشد.

در این اثر که ناصر خسرو آن را با انشایی روان و دل انگیز نگاشته است، اطلاعات دقیق و ارزشمندی را از اوضاع جغرافیایی و تاریخی و آداب و رسوم مردم شهرهای مسیر مسافرت خود به دست می دهد.

ترجمه سفرنامه مارکوپولو جهانگرد ایتالیایی که با عنوان «عجایب» منتشر شده است، شامل شرح مسافرت او در قرن هفتم هجری، از راه آسیای صغیر و ایران به چین و گزارشی است از مشاهدات نویسنده در مسیر راه ابریشم از چین و ترکستان و مغولستان و قسمتی از جنوب شرقی آسیا.

سفرنامه ابن بطوطه (703-770 ه) سیاح معروف مراکشی، از جمله سفرنامه های واقعی است که نویسنده از سفرهای طولانی خود در شمال آفریقا و سرزمینهای مصر، شام، عراق، ایران و سه بار سفر او به مکه و زیارت خانه خدا و دیگر مشاهداتش از بحراحمر، یمن، آسیای صغیر، ماوراء النهر، افغانستان، هند بنگال و آسام تا چین و …. اطلاعات با ارزشی را نگاشته است.

از ویژگیهای این سفرنامه، بی پیرایگی و سادگی سبک نگارش در بیان وقایع می باشد. این بطوطه در سفرنامه خود: «چهره نگاری به کمال و صادق در تشریح اوضاع، وقایع و فرهنگ اجتماعی شهرها و کشورهایی است که از آنها بازدید می کند و چون فطره به مسایل مذهبی علاقه ای خاص دارد، در هر شهر و کشوری که وارد می شود، ابتدا اماکنی را مورد بازدید قرار می دهد که متعلق به اولیاء وبزرگان دین است.»

سفر نامه نویسی در ایران
سفرنامه نویسی در ایران، از زمان صفویه مورد توجه قرار می گیرد و علاوه بر آثاری که توسط سلاطینی چون ناصرالدین شاه و پسر او مظفرالدین قاجار و گروهی از رجال درباری و سیاسی آنان نوشته می شود، نظیر سفرنامه نظام السلطنه (آجودان باشی فتحعلی شاه) به کشورهای اتریش، فرانسه و انگلستان که در فاصله سالهای 1254 و 1255 هجری صورت می گیرد. وسیاحتنامه علی خان امین الدوله (ف 1322 ه ، ق) صدر اعظم مظفرالدین شاه قاجار به مکه معظمه و سفرنامه فرخ خان امین الدوله (1230-1288 ه ، ق) سفیر ایران در اروپا، به نام مخزن الوقایع و…..

از سیاحان اروپایی نیز که از قرن هفدهم به ایران مسافرت می کنند و اوضاع سیاسی و اجتماعی و آداب و رسوم مردم ما و وضع دربارهای صفوی و قاجاریه را در آثار خود منعکس می نمایند، سفرنامه های فراوانی باقی است که اغلب آنها به زبان فارسی ترجمه شده است.

– سفرنامه برادران شرلی: آنتونی شرلی و روبرت شرلی، مأموران انگلیسی که در زمان شاه عباس بزرگ صفوی (حد: 985 ه ، ق) عهده دار کارهای سیاسی و نظامی مختلف هستند.

– سفرنامه ژان شاردن (Jean Chardin) سیاح فرانسوی با عنوان: « سفر به ایران و هند شرقی» که در فاصله سالهای 1664 تا 1667 میلادی نگاشته شده است.

– سفرنامه ژان باتیست تا ورنیه (Jean-Baptister Tavernier) جهانگرد هلندی الاصل فرانسوی (1605-1689 م) به ممالک عثمانی و ایران و هند.

– سفرنامه دکتر ادوارد پولاک (1818-1891 Dr.Edward Pulak) سیاح آلمانی، طبیب مخصوص ناصرالدین شاه قاجار، به نام: «ایران، سرزمین و مردم آن»

– سفرنامه کنت دوگوبینوی فرانسوی (1816-1882 josebh Artur Conte de Gobineau) تحت عنوان سه سال در ایران
– سفرنامه ادوارد برون (Edward Browne) خاورشناس انگلیسی، با عنوان یک سال در میان ایرانیان و….

– در دوره معاصر نیز چند اثر منشور جالب در قالب سفرنامه نگاشته شده است که از جمله کتابهای ذیل را می توان نام برد:
– مسیر طالبی، نوشته: میرزا ابوطالب اصفهانی (ف 1182 ه ، ق) که ظاهراً اولین سفرنامه فارسی است که در عصر اخیر نگاشته شده است.

– حیرت نامه یا سفرنامه ابوالحسن خان ایلچی به لندن

– مجموعه سفرنامه های میرزا صالح شیرازی

– خسی در میقات، از جلال آل احمد همچنین: گذری به حاشیه کویر و سفری به شهر بادگیرها از همین نویسنده.
– از پاریز تا پاریس، نوشته دکتر ابراهیم باستانی پاریزی. زیر آسمان کویر، نگارش: علی اصغر مهاجر. صفیر سیمرغ و در کشور شوراها و کارنامه سفر چین از دکتر محمد علی اسلامی ندوشن. سفر ژاپن، نوشته ایرج افشار. سفرنامه بلوچستان با عنوان دیدار بلوچ از محمود دولت آبادی.دیدار از شوروی، به روایت کیومرث صابری. اقلیمهای دیگر، نوشته دکتر محمد جعفر یا حقی و….

سفرنامه های واقعی در ارتباط با اهدافی که نویسندگان آنها از مسافرتهای خویش داشته اند، نظیر: هدفهای تبلیغات مذهبی، سیر و سیاحت، مطالعات علمی، مأموریتهای سیاسی و غیره به انواع مختلفی تقسیم می شود.

یک سفر نامه
گزیده ای از سفرنامه جلال آل احمدبه مکه در سال 1343 ش.با نام ًخسی در میقاتً :
همان روز شنبه
مکه
این سعی میان «صفا» و «مروه» عجب کلافه میکند آدم را. یکسره برت می‌گرداند به هزار و چهار صد سال پیش. به ده هزار سال پیش. با “هروله”اش (که لی لی کردن نیست، بلکه تنها تند رفتن است.) و با زمزمه بلند و بی‌اختیارش؛ و با زیر دست و پا رفتن‌هایش؛ و بی“خود”ی مردم؛ و نعلین‌های رها شده؛ که اگر یک لحظه دنبالش بگردی زیر دست و پا له میشوی؛ و با چشم‌های دودوزنان جماعت، که دسته دسته بهم زنجیر شده‌اند؛ و در حالتی نه چندان دور از مجذوبی میدوند؛ و چرخهایی که پیرها را میبرد؛ و کجاوه‌هایی که دو نفر از پس و پیش بدوش گرفته‌اند؛ و با این گم شدن عظیم فرد در جمع. یعنی آخرین هدف این اجتماع؟ و این سفر…؟ شاید ده هزار نفر، شاید بیست هزار نفر، در یک آن یک عمل را می‌کردند. و مگر می‌توانی میان چنان بیخودی عظمایی به سی خودت باشی؟ و فرادا عمل کنی؟ فشار جمع میراندت. شده است که میان جماعتی وحشت زده، و در گریز از یک چیزی،‌ گیر کرده باشی؟ بجای وحشت “بیخودی” را بگذار، و بجای گریز “سرگردانی” را؛ و پناه جستن را. در میان چنان جمعی اصلا بی‌اختیار بی‌اختیاری. و اصلا “نفر” کدام است؟ و فرق دو هزار و ده هزار چیست؟…
…نهایت این بیخودی را در دو انتهای مسعی می‌بینی؛ که اندکی سر بالاست و باید دور بزنی و برگردی. و یمنی‌ها هر بار که میرسند جستی میزنند و چرخی، و سلامی بخانه، و از نو…که دیدم نمی‌توانم. گریه‌ام گرفت و گریختم….