فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 26 دی 1403

پایگاه خبری شاعر

سعیده تفضّلی نیک (باران) – درد


#درد یعنی ، بشکفد غنچهٔ نازِ لبِ طو
و من از دور بر این منظره مهمان باشم

همه خواهانِ تو جمع و به سرایِ تو روَند
که در این قائله از چَشمِ تو پنهان باشم

هست و بود و شد و بگذشت بران از سَرِ خود
حال وقت است بر این فاصله بُطلان باشم

ماه ِشب را به جـــهانت زِ چه روشن داری ؟
آن زمانکه به رُخت ، ماهِ #پریشان باشم

من در این وادیِ ظلمت به چه دل گرم کنم
تا که از دوریِ تو ، سَر بَر گریبــــان باشم

دِگر از دیده چه حاجت طلبم کَز رُخِ دوست
تا به چَشم و نظرت ، همچو اسیران باشم

✍ #سعیده_تفضـلی_نیڪ

شاعر سعیده تفضّلی نیک (باران)

بخش غزل | پایگاه  خبری شاعر


منبع: شعر نو