دل دل نکن وقتی که غافل از دل مایی
جایی ندارد در دل تو عشق و شیدایی
فرق زیادی بین دنیای تو با من هست
من اهل دل هستم ولی تو اهل دنیایی
دیگر دلم با قصه های تو نمی خوابد
درگوش من کمتر بگو از عشق لالایی
بیهوده عمری را به پایت عاشقی کردم
غافل از اینکه تو فقط یک عکس زیبایی
با اینکه هم اسمی تو با لیلا ولی اصلاً
بویی نبُردی از محبّت های لیلایی
آنقدر با عکس تو شبها درد و دل کردم
گاهی به این فکر میکنم شاید تو رویایی
تنها برای این مرا مجنون خود کردی
تا غصه و غم را به قلب من بیفزایی
از عشق تو چیزی نصیب من نشدبنگر
تنها نصیب من شده این رنج و تنهایی
تکلیف من را با خودت معلوم کن دیگر
این آخرین بار است که می گویم:نمی آیی؟
شاعر سعيد غمخوار
بخش غزل | پایگاه خبری شاعر
منبع: شعر نو