شب گذشت و دل گذشت و عشق گذشت
من گذری بودم که بی میل می گذشت
دل افسون و زخم کاری می زند
وای به یاری که زیر قانون می زند
من گذری بودم که بی میل می گذشت
دل افسون و زخم کاری می زند
وای به یاری که زیر قانون می زند
شمع و پروانه هم قرار داد بسته اند
این دوتا هم از عاشقی بد خسته اند
این یکی بی نور غوغا می کند
آن یکی بی بال پرواز می کند…
دوری تو و فاصله ها که قصه نیست
شادی و مستی دل بهانه نیست
گر چه این بهانه ها زود گزرند
وای چه کنم که عشق بهانه نیست….
شاعر سجادبهاروند
بخش غزل | پایگاه خبری شاعر
منبع: شعر نو