زیباترین احساس
حالا که با اشعار خود تب کرده بیمارم
آخر چگونه دست از عشق تو بردارم
امشب که طوفانی شده دریای آغوشت
بگذار این تن را به امواج تو بسپارم
درگیر چشمانت شدم زیباترین احساس
از شعله ی آغوش تو گرمی طلبکارم
ای خاطراتت بند بند روح عصیانم
عمری میان قفل دستانت گرفتارم
تو ترکمن چایی که نیم کشورم را برد
من خسته ی آواره ای از جور قاجارم
رفتی تمام شعر من بغضی به دل دارد
باران چشمانم بزن من ابر غمبارم
#نسرین_حسینی
18خرداد 04