فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 5 بهمن 1403

پایگاه خبری شاعر

زهرا تجلی – دل دیووانه ام

یک عالم به تماشای تو یلدایی دگر شد
به کرار سحر تا به سحر عمری به سر شد

به تمنای تو افتادن مرا پایان ره بود
نبودت بر دل دیووانه ام سوز جگر شد

مثال از تو ندیدم که تویی یکتای عالم
زیبا طلعتت بر دیدگان همچو قمر شد

خبر امدنت شهره ی شهر است که انگار
دیوانه ترین دیوانه ی دنیا خبر شد

ز تقوای منه زندانی ات حسنی ببخشا
جوانی ام برفت و همه فردایم هدر شد

نیازم ذره ای اغوش شیرین تو باشد
بدین نیت به کامم مزه ی تلخی شکر شد

خدا داند حریف حجم تنهایی نشد دل
که دلتنگی میان غیبتت مردی قدر شد

ز هجران تو بی تاب و بسی ویرانه گشتم
ندیدی غربت و بیگانگی بر من اثر شد

چه سودیست که مهرم بر دلت هرگز نیفتد
الهی زان همه دلدادگی اخر ضرر شد


شاعر زهرا تجلی

بخش غزل | پایگاه  خبری شاعر


منبع: شعر نو