رویِ تو ، نابترین رویِ جهان و نگهت مملوِ راز
ای فدایت جانِ من ، آهسته رو ، کم کن تو ناز
ای که با من سرگران و نرگست کردی نهان
از زمان وصلمان ، آن روزها ، یادی بساز
هی نگو با خویش ، کآسانست ظلم و جورِ او
در بلندایِ دلت ، الگوی ِعشقی تازه ساز
من نمی آیم به دنبالت دگر، سویم بیا
دل به راهت رو نهاده در کنارِ جانماز
ای فدایت جانِ من ، آهسته رو ، کم کن تو ناز
ای که با من سرگران و نرگست کردی نهان
از زمان وصلمان ، آن روزها ، یادی بساز
هی نگو با خویش ، کآسانست ظلم و جورِ او
در بلندایِ دلت ، الگوی ِعشقی تازه ساز
من نمی آیم به دنبالت دگر، سویم بیا
دل به راهت رو نهاده در کنارِ جانماز
شاعر زرین مهدیه
بخش غزل | پایگاه خبری شاعر
منبع: شعر نو