“صنعت تضمین”
شد منفعل از دولت ما گردش محنت
در خلوت راز ببینم آن روی لطافت
دربزم خیال، در آغوش چه هستی
برخیز و بگو رمز وحدود به کرامت
هر چند تقدیر به دیوانه و بیگانه بدادند
در میکده ی جان بیافشان بذر صداقت
این بندگی از کهنم دور نگردد
با جلوه ی جانان بر افروز چراغت
درعشق چه یک (راد) و چه صد مهر به “عرفی”
بی نور نباشد سفری سوی سعادت به صلابت
#منوچهر فتیان پور”
خلاصه تحلیل شعر
این شعر، تلاشی برای بیان مضامین عرفانی و عاشقانه است،بنا براین شعر از نظر زبانی و ساختاری، قابل قبول است و میتواند برای علاقهمندان به ادبیات عرفانی، لذتبخش باشد.


