.
من شاعر و تو، مطلع شعری که همانند ندارد
آن جاذبه چشم تو را کوه دماوند ندارد
در عالمِ گیتی همه جا نقش و نگاریست
اما اثری یا هنری، چون تو خداوند ندارد
لبخند زنی، محو شوم در بر و رویت
طعم لب همچون عسلت را شکر و قند ندارد
شوقی که به دیدار تو دارد دل تنگم
آن مادر دلخسته و بی تاب به فرزند ندارد
هرچند زمستان، شده یادآور سرما و تباهی
آن سردی هجران تو را بهمن و اسفند ندارد
#مسعود_گرامی
.