عزیزانم نهان دردی درونم را بسوزاند.
چگونه بایدش عنوان؛ وجودم را بسوزاند.
نمیدانم که میدانید ؟اگر دردی نهان باشد.
نشان از بی کسی دارد؛برونم را بسوزاند.
بیا ای محرم اسرار؛بیا ای مخزن ایثار.
صبوری بی ثمر گشته؛غرورم را بسوزاند.
دلم از غصه دق کرده؛ به کی گویم ؟
دل دیوانه ی عاشق ؛ امیدم را بسوزاند.
عجب خلوتگهی بر این دل دیوانه تحمیل شد.
چنیین خلوتگهی جانا ؛ سجودم را بسوزاند
اگرمجنون شود بیدار؛ببیند حال این هوشیار
بگوید درد این عاشق؛جنونم را بسوزاند.
امان گرمیدهی پیشرو به حال زار و مغمومم.
غم رنگین و سنگینم امانم را بسوزاند.
چگونه بایدش عنوان؛ وجودم را بسوزاند.
نمیدانم که میدانید ؟اگر دردی نهان باشد.
نشان از بی کسی دارد؛برونم را بسوزاند.
بیا ای محرم اسرار؛بیا ای مخزن ایثار.
صبوری بی ثمر گشته؛غرورم را بسوزاند.
دلم از غصه دق کرده؛ به کی گویم ؟
دل دیوانه ی عاشق ؛ امیدم را بسوزاند.
عجب خلوتگهی بر این دل دیوانه تحمیل شد.
چنیین خلوتگهی جانا ؛ سجودم را بسوزاند
اگرمجنون شود بیدار؛ببیند حال این هوشیار
بگوید درد این عاشق؛جنونم را بسوزاند.
امان گرمیدهی پیشرو به حال زار و مغمومم.
غم رنگین و سنگینم امانم را بسوزاند.
شاعر رضا عینی
بخش غزل | پایگاه خبری شاعر
منبع: شعر نو