که چنـد سال پیش در شب شعـری مجازی ؛ تـوسط عـزیزی
آورده شد و حقیر بداهه پاسخ آن را سرودم.
یک غزل مهمان من باش و پس از آن شب بخیر
یک غزل مهمان من باش و پس از آن شب بخیر
نرم نرمک دستی افشان پای کوبان شب بخیر
وسعت غمهای ما را نیست مرزی آشکار
زین سبب لختی قلم بر ما بگریان شب بخیر
از نگاهت شور و مستی می تراود چون شراب
شور و مستی را از این مستان تو مستان شب بخیر
لحظه ای دیگر بمان ای بانوی شعر و غزل
میزبان اکنون تویی ما نیز مهمان شب بخیر
برف می بارد هوا سرد است بیرون می روی
یک غزل مهمان من باش و پس از آن شب بخیر
محمد مهدی ناصری
جوابیه
دیر شد باید بخوابی نازنینم شب بخیر
با وفای ساده ی خلوت گزینم ، شب بخیر
خسته ای ای مهربانم ، چشمهایت را ببند
اینچنین خصمانه منشین در کمینم،شب بخیر
غصه ی فردا و فرداهای دیگر را مخور
ای غریبْ افتاده ی تنها نشینم ، شب بخیر
در شب یلدای چشمانت چه آتش ها بپاست
ای نگاهت تکیه گاهِ آتشینم ، شب بخیر
اشک های بی کسی را از دو چشمت پاک کن
ای پناه اولین و آخرینم ، شب بخیر
بیت بیت این غزل هایم فدای چشم تو
آه ای هم خانه ی شعر آفرینم ، شب بخیر
راقبم من پاسبان خلوت شبهای تو
با تو هستم آشنایم ، بهترینم ، شب بخیر …
رامین_راقب
بداهه در گروه ادبی وایبری ( عاشقانه ها )
لازم به یاد آوریست در سالهای اخیر سارقان ادبی این اثر کم ارزش را به سرقت برده و در دنیای مجازی با تغییر مصرع تخلص از آن بهره برداری کرده اند
بدینوسیله از این تریبون با صراحت به همه ی عزیزان اعلام میکنم غزل شب بخیر از بداهه های بنده ( رامین راقب ) می باشد .
شاعر رامین راقب
بخش غزل | پایگاه خبری شاعر
منبع: شعر نو