گدسن سن گدن احساسه نجه قان توحدم
ورایام تیغ تبسم سورا سن سیز لیخدان
منی دیوانه ادیب گوز یاشی گوزلاری گلم
(به اشک هایی که برایت ریختم قسمت دادم
اگه بری به اون احساس رفتنت چه خونی بپا میکنم
میزنم تیغ تبسم بعد از نبودن تو
منو دیوانه کرده اشک چشمام گل من)
نجه اولدوز لارا تای من گئجه لر های چکرم
سن اولان خاطراتا حرمتی یوخ خط چکرم
بله تورکن دیلی احساسنه تای سوز یوخدی
سن ویان دوشنه لره سینه دولیب سوز چوخدی
(مثل ستاره ها من هر شب های کشیدم
به تموم خاطراتت که حرمتی نداشت خط کشیدم
هیچ احساسی مانند زبان ترکی وجود نداره
به تموم دشنه های که به من زدی حرف تو سینه پر شده)
بو یامان سوزلره گوز غمه دولیب یاشا باتیب
اخ امان داش اورگین اوزگه لره منی ساتیب
سن اولان گونری من یاده سالیب اغلامیشام
گئجه لر حسرتنن یاش گوزمی باغلامیشام
(به این حرفایی که زدم چشمام پر از غم شده و ماتم گرفته
اخ از این دل سنگت که منو به دیگری فروخته
به روز که با هم بودیم فکر کردم و گریه کردم
شب ها چشمای خیسم رو با حسرت بستم )
غم هجراندی منی درده سالان چاره سی یوخ
اوتان الله دان آخی یارالی قلبه ورما اوخ
بو بولتدار اورگین اه دی کی گوزدن اخیب
بله الر گوه نفرین الین یاش گوزی ا…باخیب
(این غم هجرانه که منو به درد انداخته و چاره ای نیست
از خدا خجالت بکش و به قلب زخمی من خنجر نزن
این ابر اه دل منه که از چشم هایم سرازیر شده
این دستایی که رو به خدا نفرین میکنه و چشم هایی که به سمت خداست)
سنه تای سوئگلی المازدی اگر رحم السن
بو اروگ سولزرینه گولاخ آسیب سس ورسن
اولماسون گوز یاشمی هر گونه محکوم الیم
بو غریب داغ سوزمی اوزگه لره شعر الیم
(هیچ عشقی نمی تونه مانند تو باشه اگر به من رحم بکنی
اگه به حرف دلم گوش بدی و جواب منو بدی
نباشی اشک چشمم رو به هر روز محکوم میکنم
و این حرف های غریب دلم رو برای بقیه شعر میکنم)
بله احسنت دئین او دیلرن احساسنی باخ
اورگین اوتدی بله محشر کبراسینا باخ
سوزی سوزدن چخادان بال کیمن اما اجیدی
بو همان کورد اوغلین سسلی اوازه سدی
(به احساسات کسایی که بهم گفتن احسنت نگاه کن
به این داغ روی دلم که انگار محشر کبرساست نگاه کن
حرف رو از حرف مثل عسل برات گفتم اما تلخه
این همون صدای فریاد پسر کورد هستش)
شاعر رامین ارشدی
بخش غزل | پایگاه خبری شاعر
منبع: شعر نو