فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 23 آبان 1403

پایگاه خبری شاعر

دیگر غزالی در تن کوهم نخواهی دید

جابر ترمک

روی گسل ننشین ترا کـــــم کم بپاشاند
طوفان بگیرد شهـــــــر را در دم بپاشاند

یک بغض گاهی می توانــد آسمان را هم
با اشک های ساده ای از هــــــم بپاشاند

پائیز گاهی شوکت یک باغ را در هـــــم
با زوزه ی باد خــــــــزان محکم بپاشاند

این شهر هم یک روز طعم آسمان می داد
حالا به روی آسمـــــــــان هم غم بپاشاند

باران اشکم را بپرسی عشـــــوه می ریزد
تصمیم دارد عشــــــــق را نم نم بپاشاند

دیگر غزالی در تن کوهــــم نخواهی دید
صیاد می آید مــــــــــــرا از هم بپاشاند

برگرد می خواهـــم ترا یک دم رها سازم
بگذار غم قشــــــــــلاق را از دم بپاشاند

وقتی نگاهم طعــــــــم زخم مثنوی دارد
بگذار بر زخمم نمک عالـــــــــم بپاشاند
جابر ترمک

بخش غزل | پایگاه  خبری شاعر


منبع: سایت شعر ایران