دوستت دارم همین حرفش ما را شیر کرد
عشق اگر آسان نمود اول ؟ چرا زنجیر کرد
نه جواب نامه میداد نه جواب یک سلام
شعرهای بیطرف را بیصدا تسخیر کرد
عاقبت میمیرم از بیاعتناییهای تو
بمیر اما برو ! ما را چه بد تحقیر کرد
اشک و باران آمد اما او نیامد ، آه شد
تا گلو ، راه نفس کوتاه بود تاخیر کرد
خیرهام میشد در تصویر قاب اما شکست
چون خیال خندههایش قاب را دلگیر کرد
سیر شد از عشق ارزانم ، بهانه میگرفت
هم مرا هم عشق را ، بازیچهی تقدیر کرد
نای قلبم با نگاهش میزند شیپور جنگ
تا تو را دیدم صدای قلب من تغییر کرد


