فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 22 بهمن 1403

پایگاه خبری شاعر

دور از تو مي‌رانم آرام سمت زوالي كه دارم (سعیده شاکری)

سعیده شاکری

دور از تو مي‌رانم آرام سمت زوالي كه دارم

 گم مي‌شوم تشنه تشنه در خشكسالي كه دارم

مي‌گويم امشب مي‌آيي يا لااقل صبح فردا

سر مي‌كنم زندگي را با احتمالي كه دارم

قد مي‌كشد لحظه لحظه در باغ احساس من مرگ

پر مي‌شود سايه سايه حجم خيالي كه دارم

حتي اگر خوابهايم پر گردد از روح پرواز

همسايه با زخم سرخي‌ست رؤياي بامي كه دارم

اين روح عاشق مبادا آتشفشاني شود باز

هفت آسمان مي‌گدازد در اشتعالي كه دارم

كي مي‌وزد بر نگاهم يك پاسخ از سمت چشمت

تلواسه زد در گلويم بغض سوالي كه دارم

بر من بنوشان همين شب درياچه راز خود را

تقديم سبز نگاهت شعر زلالي كه دارم