شـنیدم کـه صـاحـبـدلـی نیکـمـردیکـی خـانه بـر قـامـت خـویش کـردکسی گفت می دانمت دستـرسکزاین خـانه بـهتـر کنی، گفت بـسچه می خواهم از طارم افراشتن؟هـمـی…
شـنیدم کـه صـاحـبـدلـی نیکـمـرد | یکـی خـانه بـر قـامـت خـویش کـرد |
کسی گفت می دانمت دستـرس | کزاین خـانه بـهتـر کنی، گفت بـس |
چه می خواهم از طارم افراشتن؟ | هـمـیـنـم بـس از بـهـر بـگـذاشـتـن |
مکن خـانه بـر راه سـیل، ای غلام | که کس را نگشت این عمارت تمام |
نه از معـرفت بـاشـد و عقل و رای | کـه بــر ره کــنـد کــاروانـی ســرای |
گروه کتاب پایگاه خبری شاعر
منبع : درج
منبع : درج