یکی از صالحان بخواب دید پادشاهیرا در بهشت و پارسائی در دوزخ. پرسید که موجب درجات این چیست و سبب درکات آن چه.که مردم بخلاف این همی پنداشتند. ندا آمد که…
یکی از صالحان بخواب دید پادشاهیرا در بهشت و پارسائی در دوزخ. پرسید که موجب درجات این چیست و سبب درکات آن چه. | |
که مردم بخلاف این همی پنداشتند. ندا آمد که این پادشاه بارادت درویشان به بهشت اندر است و آن پارسا به تقرب پادشاهان در دوزخ | |
دلقت بـچـه کار آید و تـسبـیح و مرقع | خود را از عملهای نکوهیده بری دار |
حاجت بکلاه برک ی داشتنت نیست | درویش صفت بـاش و کلاه تتری دار |
گروه کتاب پایگاه خبری شاعر
منبع : درج
منبع : درج